نقدهاي رييس شوراي استان كردستان در معرفي بومگردي به جاي كولبري ثمر فاطمي: همه مي‌گويند كولبري نكنند. برخي مي‌گويند كولبري قاچاق است و نبايد به بازار قاچاق ميدان داد. اما كسي نمي‌گويد كه خب به جاي كولبري چه جايگزيني براي اين مردم وجود دارد؟ در منطقه‌اي از كشور كه كشاورزي رونق خاصي ندارد و به همان شكل سنتي قبلش ادامه پيدا كرده، در جايي كه صنعتي وجود ندارد. زندگي خرج دارد و اين روزها هم عجيب خرجش سنگين است. الان حدود يك ماه و خرده‌اي مي‌شود كه كولبران و بازاريان غرب كشور دست از كار كشيده‌اند، بازارهاي شلوغ و پررونق‌شان حالا ديگر حسابي سوت و كور است. شايد وقت آن رسيده خود ما مردم فكري به حال خودمان بكنيم كه هيچ كس بهتر از ما نمي‌فهمد غم نان يعني چه. اينكه يك نفر براي امرار معاش خود و خانواده‌اش يخچال سايد را به كول بكشد و از آن طرف مرز و از روي كوه‌ها به اين طرف بياورد، از سر خوشي نيست؛ پي يك لقمه نان است. اگر ما مردم حالا كه بازارهاي‌شان خوابيده باز هم ماشين‌هاي‌مان را روشن كنيم و اين‌بار به جاي خريد كولرگازي، صرفا براي ديدن مناظر طبيعي و خوردن غذاهاي خوشمزه يا خريد صنايع دستي‌شان به اين منطقه برويم، جان تازه‌اي در رگ‌هاي اين مردم مي‌دميم. شايد رونق گردشگري در اين مناطق بتواند تا حدي وضعيت اقتصادي‌شان را درست كند و چرخ زندگي‌شان را بچرخاند. «ابوبكر درويشي»، رييس شوراي استان كردستان مي‌گويد مي‌توان با ايجاد زيرساخت‌هاي لازم مردم را براي گردشگري به اين مناطق آورد. او مي‌گويد طبيعت اين مناطق بكر است و بي‌مثال. درويشي نااميد است اما معتقد است هنوز هم مي‌توان براي اين مردم كاري كرد. با بسته شدن مرزها كسب و كار تعداد زيادي از هموطنان كرد از بين رفته و خانواده‌هاي بسياري منبع درآمدشان را از دست داده‌اند. اگر ما بتوانيم شهرهاي اين مناطق را به عنوان مقصد گردشگري براي مردم تعريف سسسسو كاري كنيم كه مردم براي گردشگري و نه براي خريد كولرگازي به آن مناطق بيايند، شايد بتوانيم منبع درآمد جديدي براي اين مردم ايجاد كنيم و نياز آنها به كولبري براي گذران زندگي را كاهش دهيم. متاسفانه طرحي كه براي ساماندهي شرايط كولبران به مجلس ارايه شد، راي نياورد. شما فكر ميكنيد كه گردشگري مي‌تواند مشكلات اين منطقه را حل كند؟ منطقه كردستان در كل از لحاظ گردشگري طبيعت بسيار زيبا و بكري دارد. اما متاسفانه زيرساخت‌هاي گردشگري آماده نيست. بحث ما زيرساخت است. بعضي مناظر طبيعي در اين شهرها به لحاظ گردشگري در ايران كمياب هستند. از نظر تراكم جنگلي در ايران كمياب است. جاده‌هاي ما در حد استانداردهاي درجه سه هم نيستند، چه رسد به جاده درجه يك يا آزادراه‌. از نظر زيرساخت خيلي مشكل داريم، خيلي تلاش كرديم كه شرايط را فراهم كنيم اما متاسفانه موفق نشديم. مشكل همين است كه ما ظرفيت‌هاي لازم براي گردشگري را در اين منطقه داريم اما زيرساخت‌هاي مورد نياز وجود ندارد. هيچ كس هم به ما كمك نمي‌كند. اما فكر نمي‌كنيد يكي از دلايل اين باشد كه مردم اطلاعات چنداني از جاذبه‌هاي گردشگري اين شهرها داشته باشند؟ بعيد مي‌دانم كه كمكي براي بهبود زيرساخت‌هاي گردشگري در اين شهرها وجود داشته باشد. خود من شخصا چند نفر را در شهر بانه مي‌شناسم كه مي‌خواستند در جاده‌هاي بين راهي مجتمع‌هاي خدماتي براي مردم احداث كنند اما وزارت مربوطه و راهداري استان با آنها همكاري نكرده و اجازه اين كار را به آنها نداده است. اگر زيرساخت‌ها آماده شود، مي‌توان براي مردم اين منطقه كاري كرد. بحث قاچاق در شهرهاي مرزي استان ريشه در قبل از انقلاب و قبل از رضاشاه دارد. اين مبادلات قبل از رضاشاه هم صورت گرفته است. به چند دليل؛ يكي اينكه ما در اينجا كشاورزي نداريم. اگر كسي هم كشاورزي مي‌كند در حد همان كشاورزي سنتي و توليد گندم و جو و نيازهاي مصرفي است. من كه گفتم، مشكل اينجاست كه ما در اينجا زيرساخت انجام كار ديگري را نداريم. اين زيرساخت‌ها را چه كسي بايد فراهم كند؟ وزير نيرو مي‌تواند در راستاي تخصيص آب كمك كند، كه ما بتوانيم بيشترين پوشش آبي را در اين قسمت داشته باشيم. چون قطعات زمين ما كوچك است و آب‌هاي ما سطحي است. اگر مجوز بدهند، اگر سنگ‌اندازي نكنند و اگر بسترسازي كنند و سدهايي در اين مناطق احداث شود، هم به لحاظ گردشگري مي‌تواند كمك كند و هم به لحاظ كشاورزي مدرن. شخص شما تا الان تلاشي كرده‌ايد تا مسوولان را راضي كنيد كه زيرساخت‌هاي منطقه را با تكيه بر گردشگري و بومگردي فراهم كنند؟ من در اين چند دوره‌اي كه در شوراي عالي استان‌ها هستم، آشنايي زيادي با مسوولان و مردم دارم و در حد خودم تلاش زيادي براي رفع مشكلات مردم انجام داده‌ام. اخيرا به دليل تحريم‌ها و نبود اعتبارات و عدم تخصيص، اين اتفاق نيفتاده است. متاسفانه يك سري مديران ناكارآمد و خسته هم روي صندلي‌ها نشسته‌اند و آنقدر خسته‌اند كه انگار اصلا مسووليتي ندارند. خيلي از اينها لازم است توسط دولت محترم از سر راه برداشته شوند و نيروهاي تازه‌نفس و پرانرژي جايگزين آنها شوند كه انگيزه كار داشته باشند. خود اين مشكل بزرگي است. ما مديراني داريم كه تا سراغش نروي و از او نخواهي، خودش امكان ندارد كاري انجام دهد. مديران ناكارآمد و عدم پيگيري و عدم سرمايه‌گذاري در راستاي زيرساخت‌ها باعث شده كه اين وضع به وجود بيايد. از لحاظ گردشگري و توريستي اين مناطق مستعد هستند اما بايد چند نفر از مسوولان و معتمدين دست به دست هم بدهند و در نشست‌هايي راهكارهاي حل اين مشكلات را بررسي كنند و در راستاي ايجاد اشتغال و سرمايه‌گذاري پايدار برنامه‌هايي ارايه دهند و اين برنامه‌ها عملي شوند. الان متاسفانه كارها فقط دادن شعار است. در هيچ‌كدام از كارها با ما مشورت نمي‌كنند. واقعيت اين است كه من نااميدم. فكر مي‌كنم كه هيچ اتفاقي نمي‌افتد و هيچ تحولي صورت نمي‌گيرد. ما پتانسيلش را داريم اما بايد اراده وجود داشته باشد كه اين كارها انجام شود كه متاسفانه وجود ندارد.